داستانی از زندگی یک خانواده، که بیماری مادرشان آن ها را دور هم جمع می کند؛ روایت گر صحنه ها، سامان، داماد خانواده است که با همسر خود آذر راهی شمال شده. مادر بیمار حافظه اش را از دست داده و هیچ یک از اطرافیانش را به خاطر نمی آورد. در گیر و دار مریضی او، فردی از پشت تلفن خبری عجیب به پروین داده که افکار او را مشوش کرده است.لحن داستان ساده و دلنشین است و با همان چند صفحه اول خواننده را ترغیب می کند، که تا پایان کتاب را با دقت و حوصله مطالعه کند.
مولف
سیامک گلشیری
ناشر
چشمه
موضوع
داستان فارسی
شابک
9786002294456
تعداد صفحه
160 صفحه
قطع و جلد
رقعی شومیز
سال و نوبت چاپ
1402 || چاپ سیزدهم
زبان کتاب
فارسی
دیدگاه خود را بنویسید