داستان دختر نوجوانی که اغلب در تنهایی به سر می برد، مادرش مدت هاست که در خانه نیست و پدرش به شدت مشغول است؛ سارا به تازگی صفحه اینستاگرام مردی را پیدا کرده که گمان می کند شاید یکی از دوستان قدیمی مادرش باشد، او چند باری برای مرد ایمیل فرستاده و در آن از دلمشغولی هایش از زندگی اش و… گفته است، مردی که شاید با کمک او بتواند دل مادرش را شاد کند…
مولف
مترجم
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
سارا دقیقا نمیداند از چه روز زندگیاش به هم ریخت؛ از وقتی که مامان دیگر در خانه نبود یا وقتی بهترین دوستش پریسا از همسایگیشان رفت؟ او فقط میداند دوازده سالگیاش تبدیل به سختترین روزهای زندگیاش شده و فقط یک عکس دارد تا بتواند امید را به خانهشان برگرداند. آیا شباهت مردی که سارا عکسش را در کشوی مامان پیدا کرده با مردی که نشانی ایمیلش را از صفحهی اینستاگرام او به دست آورده تصادفی است؟
دیدگاه خود را بنویسید