تاب بنی آدم، مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی محمود دولت آبادی است که اولین بار در سال 2015 منتشر شد. این مجموعه داستان جذاب و ارزشمند از دولت آبادی، شامل شش داستان با عناوین «مولی و شازده»، «اسم نیست»، «یک شب دیگر»، «امیلیانو حسن»، «چوب خشک بلوط» و «اتفاقی نمی افتد» است. این مجموعه، داستان هایی دلگرم کننده و روح بخش دارد و محمود دولت آبادی مانند همیشه موفق شده تا با نثر شاعرانه و دلپذیر خود، مخاطبین را در داستان هایش غرق کند. این نویسنده ی بزرگ در کتاب بنی آدم، شخصیت هایی فوق العاده قابل همذات پنداری و به یاد ماندنی را خلق می کند و به اعماق تفکرات و احساسات آن ها سرک می کشد.
مولف
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
قسمت هایی از کتاب بنی آدم
عجیب آن که چهره ای رنگ پریده نداشت. بازوهایش را گرفتند و بردند طرف کاسه بیل جرثقیل، چارپایه و یک تن از کلاه پوشان هم با او برده شدند بالای ستون و مرد قوزی همچنان داشت آخرین تلاش هایش را می کرد مگر بتواند پایه ی چوبی پرچم را که تا حالا لق کرده بود، بیرون بیاورد؛ اما هنوز نتوانسته بود.
گفتند همین جا، کنار این تخته سنگ بگذاریمش تا بمیرد. گفتند زیاد دوام نمی آورد، تا هنوز شب نرسیده باشد، خودش می میرد. گفتند مگر نمی بینی نور از چشم هایش رفته؟ هم این که رمق به زانوهایش نمانده؟ گفتند دست که بگذاری روی دست هایش، ملتفت می شوی که چیزی به آخرش نمانده. کسی گفت بالاخره بیاورمش پایین از وری بار یا بگذارم باشد تا همان جا بمیرد؟
دیدگاه خود را بنویسید