معصومه صفایی راد از نویسندگان جوان کشور است که در زمینه ی ترجمه ی آثار مهمی نیز فعالیت داشته. وی در اثری متفاوت با نام به صرف قهوه و پیتا، سفرنامه ای را به نگارش درآورده که بیش از آن که شرح سفر باشد، شرح احوالات و زندگی انسان هاست. این سفرنامه که شرح مسافرتی ده روزه در کنار جمعی از نویسندگان و هنرمندان به کشور بوسنی و هرزگوین می باشد، حاوی مکالمات و مشاهداتی است از کشوری که در سال های دور مورد ظلم و نسل کشی مردم مسلمانش قرار گرفته و سال های سال است که خود را از جنگ باز می یابد.
مولف
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
در سال های نه چندان دور دهه ی هفتاد شمسی، مردم ایران از طریق عکس ها و تصاویری که از جنگ بوسنی در تلویزیون پخش می شد، این رویداد دلخراش تاریخی را نظاره می کردند و کمک های مردمی خود را از طریق مساجد برای مردم مظلوم و جنگ زده ارسال می کردند.
حالا در این سفرنامه که به نیت پیاده روی صلح و سیاحت در بوسنی صورت گرفته، بار دیگر بهانه ای ایجاد شده تا مردم ایران بهتر با حال و هوای عصر حاضر در این کشور آشنا شوند و همراه با قلم نویسنده و عکس هایی که در خلال صفحات کتاب آمده است، به سفری ساده و صمیمی به این کشور واقع در اروپای جنوب شرق بروند. از دیگر نکات مثبت این سفرنامه این است که نویسنده به شرح اتفاقات سفر بسنده نکرده و آنچه را در ارتباط با مردم این کشور رخ داده به شکل یک واقعه نگار همراه با جزییات خواندنی به مخاطب عرضه داشته است.
بخشی از متن کتاب:
جوانهای بوسنیایی تقریباً ایران را نمیشناسند. بسکه نبودیم در این سالها. قهرمانشان ترکیهایها هستند. حق هم دارند؛ با آن همه کار فرهنگی که ترکیه میکند. سریالهایشان هم که همیشه در صحنه حضور دارند. همین روزهای سفر ما هم در حال پخش سریال soz «عهد» بودند؛ سریالی اکشن دربارهٔ حضور سربازان ترکیهای در مبارزه با تروریست و داعش در سوریه. ترکیه یک جور اتوپیای آنهاست؛ مدینهٔ فاضله. سهم مهاجرت به ترکیه هم در زمان جنگ زیاد است. در کل جمعیت بوسنیاییهای ساکن ترکیه از بوسنیاییهای بوسنی بیشتر است. بهتر است بگوییم بوشنیاک. اما بین سیسالهها به بالا کسانی هستند که ایران را زمان جنگ یادشان هست. یک «دُبار حُمینی» (خمینی خوب) میگویند و معمولاً خاطرهای از غذا و کمکی که از ایرانیها گرفتند دارند. با این خاطرات خوش، دوستمان دارند و تقریباً همهشان یک سؤال میپرسند: «این همه سال کجا بودید؟!»کجا بودیم؟ از صدقهسری صلح دیتون نبودیم؛ شرطی بود که امریکاییهای بعد از صلح برای این کشور گذاشتند، خروج تمام نیروهای خارجی. کمکاری خودمان هم که البته همیشه حرف اول را میزند توی اینطور کارهای فرهنگی.
دیدگاه خود را بنویسید