تسلی بخشی های فلسفه

آلن دوباتن / عرفان ثابتی / نشر ققنوس

از {{model.count}}
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
موجودی: {{ (0 > 2147483646) ? "نامحدود" : (model.stock || 0) }} عدد
کمی صبر کنید...

کتاب تسلی بخشی های فلسفه، اثری نوشته ی آلن دوباتن است که نخستین بار در سال 2000 وارد بازار نشر شد. این کتاب، اثری جذاب و به واقع تسلی بخش است که ثابت می کند فلسفه می تواند گنجینه ای بی پایان از مرهم هایی برای رنج های زندگی روزمره ی انسان باشد. گزاف نیست اگر بگوییم تنها دوباتن می توانست به این شکل از خِردهای کاربردی در آثار برخی از بزرگترین متفکرین تاریخ پرده بردارد. دوباتن با تقسیم بندی این اثر به شش بخش (هر بخش به یک مشکل روحی و فیلسوف مناسب با آن می پردازد)، تسلی بخشی های خود را به بهترین شکل ممکن به مخاطب عرضه می کند: او برای عدم محبوبیت از سقراط، برای نداشتن پول کافی از اپیکور، برای استیصال از سنکا، برای نابسنده بودن از میشل دو مونتنی و برای قلب های شکسته از شوپنهاور (تاریک ترینِ این متفکرین و به شکلی متناقض، شادی بخش ترینِ آن ها) کمک می گیرد. تسلی مربوط به حسادت و کلام پایانی کتاب از نیچه است: «هر چیزی که باعث شود احساس بهتری داشته باشیم، لزوماً برایمان خوب نیست.»

مولف
آلن دوباتن
ترجمه
عرفان ثابتی
ناشر
ققنوس
موضوع
مشاوره فلسفی
شابک
9789643114794
تعداد صفحه
303 صفحه
قطع و جلد
رقعی شومیز
سال و نوبت چاپ
1401 || چاپ بیست و چهارم
زبان کتاب
فارسی

قسمت هایی از کتاب تسلی بخشی های فلسفه 

 هرگاه از امیدواری بیش حد دست برداریم، دیگر عصبانی نخواهیم شد. 

 چه چیزی ناکامی ها و درماندگی های مارا کاهش می دهد؟ این که بفهمیم از دنیا چه انتظاری می توانیم داشته باشیم و دریابیم که امید چه چیزی را داشتن امری به هنجار است. هر وقت از دستیابی به امر مورد علاقه ی خود باز بمانیم، عصبانیت ما را فرا نمی گیرد؛ فقط هنگامی عصبانی می شویم که عقیده داشته باشیم لیاقت به دست آوردن آن چیز را داریم. 

 زندگی اجتماعی، سرشار است از اختلاف و تضاد میان برداشت های دیگران از ما و واقعیت وجودی ما. وقتی محتاط هستیم، به حماقت متهم می شویم. کمرویی ما نشانه ی غرور و تمایل به جلب چاپلوسی شمرده می شود، می کوشیم تا سوءتفاهم را از میان برداریم ولی دهانمان خشک می شود و نمی توانیم جملات مورد نظر خود را بیان کنیم. دشمنان سرسخت به مقام هایی منصوب می شوند که ما را زیردست آنان می سازد. در برابر دیگران سرزنشمان می کنند. در نفرتی که نامنصفانه معطوف به فیلسوفی بی گناه (سقراط) شده، طنین و پژواک همان آزار و اذیتی را تشخیص می دهیم که کسانی که نسبت به رعایت عدالت در حق ما ناتوان یا بی میل هستند، بر ما روا می دارند. 

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...