جست و جوی معنا

وقتی یکی از عزیزانمان می‌میرد یا هر نوع دیگری از فقدان را از سر می‌گذرانیم، به چیزی ورای واقعیت سخت فقدان نیاز پیدا می‌کنیم. فقدان می‌تواند ما را زخمی کرده، از کار بیندازد و سایۀ آن می‌تواند سال‌ها بر سرمان سنگینی کند. از نظر دیوید کسلر در چنین لحظاتی پس از تجربۀ انکار، خشم، چانه‌زنی، افسردگی و در نهایت پذیرش سوگ، باید قدمی فراتر بگذاریم و در جست‌وجوی معنا باشیم.

این معنا می‌تواند در اشکال متعددی نمود یابد؛ مثلاً در قالب دستیابی به احساس قدردانی از فرصتی که با عزیز ازدست‌رفته‌مان سپری کرده‌ایم، یافتن راه‌هایی برای گرامیداشت و تکریم او یا درک کوتاهی عمر و ارزشمندی زندگی و بدل ساختن آن به سکوی پرشی به ‌سوی تغییر.

سوگ به‌غایت نیرومند است و امکان دارد انسان به‌راحتی در درد ناشی از آن گیر بیفتد. اما چنانچه ما بتوانیم در غیرمنطقی‌ترین فقدان‌ها نیز معنایی بیابیم، قادر خواهیم بود به مرحله‌ای فراتر از گیر افتادن قدم بگذاریم. با جست‏وجوی معنا در سوگ می‌توانیم به رشد خود ادامه دهیم و راه‌هایی برای برخورداری از زندگی خوب و حتی شاد پیدا کنیم.

در سال 1969، الیزابت کوبلر راس برای اولین بار مراحل مرگ را در کتاب متحول کننده خود در مورد مرگ و مردن شناسایی کرد. چند دهه بعد، او و دیوید کسلر کتاب کلاسیک On Grief and Grieving را نوشتند و مراحل غم و اندوه را با همان عمل گرایی و شفقت معرفی کردند. اکنون، بر اساس تجربیات شخصی و همچنین دانش و خرد به دست آمده از طریق ده ها سال کار با کسانی که درگیر غم و اندوه از دست دادن عزیزی بوده‌اند، کسلر مرحله ششم مهم را معرفی می کند: معنی.

بینش کسلر هم حرفه ای و هم به شدت شخصی است. سفر او با اندوه زمانی آغاز شد که در کودکی، با مرگ مادرش مواجه شد. کسلر در بیشتر عمر خود به پزشکان، پرستاران و ماموران پلیس در مورد مرگ، تروما و غم و اندوه مشاوره داده است. علیرغم آگاهی او، با مرگ ناگهانی پسر بیست و یک ساله اش، زندگی او بهم ریخت. کارشناس غم و اندوه چگونه با چنین فقدان غم انگیزی برخورد می کند؟ او می دانست که باید راهی برای عبور از این فقدان غیرمنتظره و ویرانگر پیدا کند. این، در نهایت، مرحله ششم غم و اندوه بود. در Finding Meaning، کسلر بینش‌ها، خرد جمعی و ابزارهای قدرتمندی را به اشتراک می‌گذارد که به کسانی که ضرر می‌کنند کمک می‌کند.