مجموعه شاهنامه فردوسی برای نوجوانان، گامی نو در جهت آشنایی نسل نو با این حماسه بی بدیل و گنجینه گرانبهای ادبیات فارسی است. این مجموعه در 18 جلد، داستانهای شاهنامه را از آغاز تا پایان، با زبانی ساده و روان، برای نوجوانان روایت می کند.
مولف
مترجم
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
جوایز
وقتی سرانجامِ جنگ گودرز و پیران معلوم شد، شاهِ پیروز، آمادهی جنگی دیگر شد؛ پس از هرطرف بزرگان با سپاهی بیکران حرکت کردند. کرناها بهخروش آمد و همه در دشت سراپرده کشیدند. تخت فیروزهای را بر پشت پیلی گذاشتند و از درخشش آن روی دنیا بهرنگ نیلی درآمد. شاه درحالیکه تاج بر سر گذاشته بود، بر آن تخت نشست و از دشت و کاخ خروش برآمد. درون شهر جایی برای خوابیدن و در دشت جایی برای راهرفتن نماند. وقتی آن شاهِ نامآور بر پشت پیل در جام گیتینمای تفأل زد و کمر همت بست، هیچ شاهی روا ندانست که جز بر درگاه پادشاه بنشیند. نشان پادشاهی آن خسروِ سرکشان چنین بود که به مرز هر کشوری پیک فرستاده بود و به آنها بسیار پند و اندرز میداد. برای پهلوانانی همچون لهراسب و اشکش که از دریای عمیق نهنگ صید میکردند و نیز رستم، آن پهلوان نامآور و جوانمرد و روشنروان و هر پهلوان جنگجوی دیگر پیغام فرستاد که با شتاب به درگاه برگردند. آنگاه سه تن از میانِ پهلوانانی را که بسیار سخندان و روشندل و جنگجو بودند؛ یعنی رستم، پهلوانِ بزرگ و گودرزِ خردمند، آن گرگ پیر و توس که فرمانده و نگهبان درفش کاویانی بود، برگزید و به آنها گفت: «ای نامداران و بزرگانِ فرخنده! جایگاه و آبروی شما نزد من بیشتر از آن است که کسی بتواند در خواب ببیند. شما باید از سه طرف راهها را بگیرید و از سپاه در مقابل دشمن پاسداری کنید. من روز و شب از جنگ با افراسیاب دست برنمیدارم. از هر کشوری سپاه خواستم تا این جنگ و دشمنی را به آخر برسانم.» -قسمتی از متن کتاب-
دیدگاه خود را بنویسید