کتاب "شب بخیر، آقای توفیق" توسط نشر چشمه منتشر شدهاست. در این کتاب، نویسنده تلاش کرده است تا فوتبال را از منظر زیباییشناسانه برای مخاطبان به تصویر کشانده و این قاب را با آنها به اشتراک گذاشته است.
مولف
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
قبل از هر چیز، باید توجه کنیم:
الف) من میتوانستم از مهمترین یا معنیدارترین بازیهای جام جهانی انتخاب کنم، اما چرا که هدف اصلی من از این کتاب تجربه زیبایی فوتبال بود و بسیاری از بازیها به تنهایی زیبا نبودند، انتخاب کردم که بازیهایی که جذابتر بودند را برای بررسی انتخاب کنم. این تأکید بر زیبایی و جذابیت به تجربه شخصی من تعلق دارد و ممکن است با دیدگاه دیگران تفاوت داشته باشد. همچنین، این کتاب تنها به بازیهای مختلف جام جهانی اختصاص دارد و سایر مسابقات نظیر جام ملتهای اروپا یا آسیا، جام باشگاهها و سایر بازیها در این مقاله مورد بررسی قرار نمیگیرند.
ب) انتخابها و نگرشهای ارائه شده در این کتاب متعلق به من است و به دیدگاه شخصی من پایبند است. اگر نویسنده دیگری این کتاب را مینوشت، انتخابها و تفسیرها ممکن است تغییر کند. این واقعیت که در کتابهای تکنگاری ورزشی، نویسنده تأثیر بسزایی در محتوا دارد و با توجه به دیدگاه و تجربیات شخصی خود، انتخابهای خاصی میکند. این کتاب در زمستان ۱۴۰۰ و بهار ۱۴۰۱ نوشته شده و نهایت تلاشم را کردم تا تجربه و نگرش من را به خوانندگان منتقل کنم
قسمت هایی از کتاب شب به خیر آقای توفیق
حوالی دقیقه ی پنجاه مارادونا و شیلتون به هوا پریدند. توپ رفت توی دروازه. تصاویر بعدها نشان دادند داور تونسی اشتباه کرده. اما در جهان عده ی معترضین به این اشتباه تأثیرگذار خیلی کم تر از عده ی کسانی بود که از این بابت خاطری خوش داشتند! فوتبال ورزش عجایب است. از امریکای لاتین تا مستعمرات دیروز و هنوز انگلستان و حتی تا مردی در حوالی کوچه ی ملی که بعد از کودتای 28 مرداد دنبال مرهم برای کهنه زخمی بیات بود، همه از اشتباه داوری استقبال کردند. برای چشم های حسرت، برای دست هایی که تنها با پینه معاشقه کرده بود، چه تفاوت می کرد دیه گو با دست گل زده باشد یا با سر. چه تفاوت می کرد در کدام چندشنبه، در کدام استادیوم، به داوری مردی از تونس یا ژاپن یا چه می دانم لوکزامبورگ حتی، این گل ثبت شده باشد. مهم این بود که این مرد صد و شصت و پنج سانتی شیرین ترین تقلب تاریخ را پیش چشم یک جهان رقم زده بود. مثل یک شعبده باز کارکشته. مانند یک تردستی بی نقص!
دیدگاه خود را بنویسید