کتاب غرور و تعصب، رمانی ارزشمند و ماندگار نوشته ی جین آستین است که نخستین بار در سال 1813 انتشار یافت. داستان این رمان به رشد عاطفی قهرمان کتاب، الیزابت بنت، می پردازد. الیزابت در روند اتفاقات، به نادرستی تصمیمات عجولانه پی می برد و فرق بین چیزهای اضافی و ضروری در زندگی را می آموزد. آقای بنت، پنج دختر دارد اما به دلایلی هیچ یک از دخترانش نمی توانند دارایی های او را به ارث ببرند. همسر آقای بنت هم ثروتی از خود ندارد، بنابراین برای این پنج دختر ضروری است که حداقل یکی از آن ها با مردی ثروتمند ازدواج کند تا بتواند بعد از مرگ او، از خانواده حمایت مالی کند. جین آستین در این اثر جاودان با هنرمندی تمام بر موضوع ازدواج از روی عشق و علاقه تأکید می کند و با طنزی درخشان، به موضوعاتی چون چگونگی رفتار انسان ها، تحصیلات، ازدواج و پول در زمانه ی خود می پردازد.
مولف
مترجم
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
قسمت هایی از کتاب غرور و تعصب
زمانی گذشت. از بینگلی و دارسی هیچ خبری نبود. جین به همراه دایی و زن دایی اش به «هانسفورد» رفت تا بتواند روحیه از دست رفته اش را بازیابد. پس از حدود یک هفته الیزابت هم پیش او رفت در آنجا با دارسی دیدار کرد. دارسی به او اظهار عشق و علاقه کرد؛ ولی الیزابت با رد درخواست او، از ستم های او به ویــکهام و جدا کردن چارلز از جین حرف زد. فردای آن روز دارسی در نامه ای به الیزابت نوشت: «خانم محترم! ویکهام فردی هوس باز و دروغگو است. او آن انسانی نیست که شما تصور می کنید او قصد فریب خواهر کوچک من را داشت که با تلاش های من موفق نشد.
الیزابت خواست مادرش را به ماندن قانع کند، حتی کوشید با بهانه ای خودش را از این مخمصه برهاند، اما فرمان قاطع مادرش او را متوقف کرد. عاقبت وقتی تنها شدند آقای کالینز گفت: «دوشیزه الیزا، مطمئن باشید که بی تمایلی تان، شما را در نگاه من جذاب تر می کند. من تصمیم به ازدواج دارم؛ چرا که ازدواج مهم ترین وظیفه برای هر عضو کلیساست. از طرفی می خواهم با شما ازدواج کنم؛ چرا که پس از مرگ پدرتان این خانه به من می رسد و به گمانم بهترین تصمیم آن است که همسرم را از میان دختران بنت انتخاب کنم.»
کاملا درک می کنم. آن طور که مرسوم است دوشیزگان جوان در جواب به خواستگار مورد پسندشان پاسخ رد می دهند. اما با دومین درخواست پاسخشان مثبت خواهد بود.
دیدگاه خود را بنویسید