قصه هایی از موسیقی

مجموعه ی از نویسندگان / صوفیا محمودی / نشر چشمه

از {{model.count}}
75,000
63,750 تومان
15%
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
موجودی: {{ (2 > 2147483646) ? "نامحدود" : (model.stock || 2) }} عدد
کمی صبر کنید...

کتاب «قصه‌هایی از موسیقی»، مجموعه‌ای متشکل از ۱۵ داستان کوتاه و افسانه درباره‌ی موسیقی است. داستان‌ها به شیوه‌ای ملموس از نوازندگان موسیقی، سبک زندگی آن‌ها، و تاثیر نواختن بر روح و مغز و … می‌گوید. یکی از داستان‌ها به‌نام نی‌لبک چوپان، افسانه‌ای روسی، درباره‌ی پسرکی به نام ایوانوشکا است که خانواده‌ی فقیری دارد. ایوانوشکا که نی‌لبک می‌نوازد برای کمک به خانوده‌اش به روستاهای دور می‌رود تا بتواند کاری دست‌و‌پا کند. اما هیچ‌کس احتیاجی به کارگر نداشت. تا اینکه دهقانی او را برای شغل چوپانی استخدام کرد. دهقان به ایوانوشکا گفت که اگر گوسفندان را سالم برگرداند در آخر به او دو برابر پول خواهد داد و اگر حتی یک گوسفند هم از دست برود یا گم شود به او هیچ پولی نخواهد داد. در کمال ناباوری ایوانوشکا هر بار گله را با تعداد کامل بازمی‌گرداند. به این ترتیب سه ماه گذشت. دهقان که هیچ‌وقت مرذی به چوپان‌ها نداده بود، متعجب از چرایی گم نشدن گوسفندها  در این مدت بود. برای همین پوستی گوسفندی بر تن کرد و قاطی گوسفندها به چرا رفت. تا ببیند ایوانوشکا چه‌کار می‌کند؟

مولف
مجموعه ی نویسندگان
مترجم
صوفیا محمودی
ناشر
چشمه
موضوع
افسانه ها و قصه ها
شابک
9786226839921
تعداد صفحه
132 صفحه
قطع و جلد
رقعی شمیز
سال و نوبت چاپ
1401 || چاپ دوم
زبان کتاب
فارسی

کتاب «قصه‌هایی از موسیقی»، مجموعه‌ای متشکل از ۱۵ داستان کوتاه و افسانه درباره‌ی موسیقی است. داستان‌ها به شیوه‌ای ملموس از نوازندگان موسیقی، سبک زندگی آن‌ها، و تاثیر نواختن بر روح و مغز و … می‌گوید. یکی از داستان‌ها به‌نام نی‌لبک چوپان، افسانه‌ای روسی، درباره‌ی پسرکی به نام ایوانوشکا است که خانواده‌ی فقیری دارد. ایوانوشکا که نی‌لبک می‌نوازد برای کمک به خانوده‌اش به روستاهای دور می‌رود تا بتواند کاری دست‌و‌پا کند. اما هیچ‌کس احتیاجی به کارگر نداشت. تا اینکه دهقانی او را برای شغل چوپانی استخدام کرد. دهقان به ایوانوشکا گفت که اگر گوسفندان را سالم برگرداند در آخر به او دو برابر پول خواهد داد و اگر حتی یک گوسفند هم از دست برود یا گم شود به او هیچ پولی نخواهد داد. در کمال ناباوری ایوانوشکا هر بار گله را با تعداد کامل بازمی‌گرداند. به این ترتیب سه ماه گذشت. دهقان که هیچ‌وقت مرذی به چوپان‌ها نداده بود، متعجب از چرایی گم نشدن گوسفندها  در این مدت بود. برای همین پوستی گوسفندی بر تن کرد و قاطی گوسفندها به چرا رفت. تا ببیند ایوانوشکا چه‌کار می‌کند؟ ایوانوشکا که از همان ابتدا متوجه دهقان شده بود. شروع به نواختن کرد، و گوسفندان با نواختن او پای‌کوبی کردند، دهقان هم، با نوای موسیقی ایوانوشکا شروع به پای‌کوبی کرد، ایوانوشکا انقدر نواختن را ادامه داد تا دهقان از کاری که کرده بود پشیمان شد و خودش را لو داد. دهقان پس از بازگشتن به خانه، ماجرا را برای همسرش تعریف کرد. همسرش برای اینکه مزد ایوانوشکا را ندهد، به او گفت اگر توانستی با نوای نی‌لبکت مرا به رقص‌آوری مزدت را خواهم داد، وگرنه خبری از پول نیست و تو را بیرون می‌کنم. این‌گونه شد که ایوانوشکا نواخت. همسر دهقان می‌خواست مقاومت کند، اما نتوانست. ایوانوشکا آنقدر نواخت که دهقان و همسرش، گاوها، گوسفندها، مرغ‌ها و خروس‌هایشان به رقص آمدند. روستاییان جمع شدند و قاه‌قاه ‌خندند و با دست آن‌ها نشان ‌دادند. فردای آن روز ایوانوشکا مزدش را گرفت و پیش خانواده‌اش بازگشت.

کتاب «قصه‌هایی از موسیقی»، خواننده‌ی خود را با داستان‌ها و افسانه‌های موسیقی شوروی سابق آشنا می‌کند. این کتاب که به‌قلم مجموعه‌ای از نویسندگان نوشته شده است؛ تصویر روشنی از تاثیر موسیقی بر نوازنده و شنونده‌ی آن ارائه می‌کند.

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...