قصه های امیرعلی به قلم یکی از مجریان جوان و مطرح کشور به نام "امیرعلی نبویان" به رشته ی تحریر درآمده است. این مجموعه که از داستان های زندگی پسری به نام امیرعلی تشکیل شده، به روایت زندگی او در کنار خانواده اش می پردازد. خانواده ی امیرعلی متشکل از پدر، مادر، خواهری به اسم مریم و شوهرخواهری به نام فرهاد می باشد. اما خود امیرعلی کیست و چه می کند؟ او پسری است که به تازگی مهندسی برق قبول شده و دوست سر به هوا و گیجی به اسم مهران دارد که او نیز در همان رشته و دانشگاه پذیرش شده است. این مهران خنگ و گیج که اخیرا گواهینامه گرفته و پشت فرمان نشسته است، نقش قابل توجهی در "قصه های امیرعلی" خواهد داشت. "امیرعلی نبویان" اظهار داشته که ماجراهای این کتاب برآمده از تخیل اوست و این قصه ها خودزندگینامه نیستند.
مولف
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
قسمت هایی از کتاب قصه های امیرعلی
سفره پهن شد و همه نشستند به صرف شام. شاید چون من کم غذا هستم و بیشتر گیاهخوار٬ این طور می نمود ولی محض احتیاط٬ چشم تان روز بد نبیند! توی ظرف ها جنازه ی تکه پاره ی چند تا حیوان را آوردند و شروع کردند به خوردن! بین این جماعت٬ یک آقای چاقی بود که توی بشقابش پر بود از دست و پای این جانوران که لا به لایش برنج ریخته بود و رویش ماست به قاعده غذای یک هفته ی من! ولی با پشتکاری بی دریغ دنبال "نوشابه ی رژیمی" می گشت!
همان طور که می دانیم٬ مرگ شتری است که در خانه هر بنی بشری می نشیند و تا مسافر به مرکب سوار نشود٬ ول کن معامله نیست. حقیر٬ نام این نظریه را "نظریه جمل" گذاشته ام. مرگ٬ شکل های مختلفی دارد: بعضی ها شب می خوابند و صبح بیدار نمی شوند٬ عده ای در اثر ابتلا به بیماری می میرند. بعضی با تصادف و چند نفری هم مثل عمه خانم در اثر کهولت سن.
استاد فیزیک که پیرمرد بداخلاقی به نظر می رسید٬ وارد کلاس شد و یک راست رفت پای تخته و اصرار داشت هر آنچه را که نیوتن در طول چند دهه تحقیق و مطالعه کشف کرده بود٬ ظرف چند دقیقه به ما یاد بدهد! از حرکاتش پیدا بود که تنها کسی است در دنیا٬ که از من هم بیشتر غر می زند.
دیدگاه خود را بنویسید