قصه هفت کلاغون

کودکانه های بامداد / احمد شاملو / نشر چشمه

از {{model.count}}
60,000
51,000 تومان
15%
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
موجودی: {{ (7 > 2147483646) ? "نامحدود" : (model.stock || 7) }} عدد
کمی صبر کنید...

"قصه ی هفت کلاغون" اثری است از "احمد شاملو" که نشر چشمه آن را در قالب "کودکانه های بامداد" به انتشار رسانده است. افسانه ای کودکانه و روایتی کهن که "احمد شاملو" به خوبی آن را پروریده و مناسب با روحیات کودکان، به آن بال و پر داده است.در این قصه ی زیبا و سرگرم کننده، نویسنده از داستان زندگی پدر و مادری می گوید که هفت فرزند پسر دارند و بعد از این هفت پسر، یک دختر نصیب آن ها می شود.

مولف
احمد شاملو
ناشر
چشمه
موضوع
شعر کودکان
شابک
9786002291998
تعداد صفحه
36 صفحه
قطع و جلد
خشتی شمیز
سال و نوبت چاپ
1401 || چاپ هفتم
زبان کتاب
فارسی

دخترک بسیار نحیف و ریز جثه است و به همین خاطر او را "ریزه" صدا می زنند. جثه ی ریز و ضعیف دخترک باعث می شود که پدر و مادر پیش خودشان فکر کنند همین الان که او به دنیا آمده، خداوند او را پیش خود می برد و همین سبب می شود تا به پسران خود وظیفه ای محول کنند. پدر و مادر، پسران خود را مامور آوردن آب از چشمه می کنند تا پیش از این که ریزه از دنیا برود، او را با آب پاک چشمه بشویند. آن ها فکر می کنند که خداوند ریزه را به این دلیل نحیف آفریده که همانجور پاک و بی گناه بلافاصله به بهشت برود و در روز قیامت، در بهشت را به روی پدر و مادر خود نیز بگشاید.
اما بشنوید از برادران که چه ماجراهایی را در جریان رفتن به چشمه و آوردن آب از آن رقم می زنند. هفت برادر، "قصه ی هفت کلاغون" را شکل می دهند و رفتار و اعمال آن ها بر سرنوشتشان تاثیر عجیبی خواهد گذاشت. برای دانستن این که چه اتفاقی برای ریزه و هفت برادرش می افتد، "قصه ی هفت کلاغون" از "احمد شاملو" را از دست ندهید.

قسمت هایی از کتاب قصه ی هفت کلاغون  

 نون و پنیر و پونه یکی اومده تو خونه. ما که درو بسته بودیم حالا فقط کلونه! دومی گفت: نون و پنیر و پسته دم تنور نشسته، چارپایه دم در بود نه دم تنور این ور بود. سوم گفت: نون و پنیر و تلخون دس برده تو کماجدون از بس شتاب داشته درشو به جاش نذاشته! چهارمی گفت: نون و پنیر تازه گوشه سفره وازه، کلوچه رو می بریده ما رو که دیده دویده. پنجمی گفت: نون و پنیر نخودچی تموم اینا هیچی! نه ریحون و نه تلخون نه سفره نه کماجدون ته کوزه رو ببینین این فیروزه رو ببینین! ششمی گفت: بخته که تو خونه ماس خواهرمونه که اینجاس نشونیشم تو کوزه س انگشتر فیروزه س

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...