قهرمانان مرزی داستان سفر است؛ سفری در بیرون که کشفوشهودی درونی در پی دارد. جوسی، دندانپزشکی که بر اثر شکایت یکی از بیمارانش مطب خود را از دست میدهد، خسته از دشواریهای زندگی مدرن، تصمیم به کوچ میگیرد. او همراه فرزندان کوچکش به آلاسکا میرود، کاروانی کرایه میکند و سفری آغاز میکند که دشواریها و پاداشهای بیرونی آن نمودی از رشد و بینش درونی برای خودش و فرزندانش در پی دارد. همانطور که زندگی رسیدن نیست، سفر جوسی و خانوادهاش هم مقصدی ندارد و این خود مسیر و لمس حقیقت زندگی و طبیعت است که به آن معنا میدهد. دِیو اِگرز نویسندۀ کتابهای غیرداستانی و زندگینامه، رماننویس و مؤسس انتشارات مکسوئینی است. آثار او نامزد دریافت جایزۀ کتاب ملی، جایزۀ پولیتزر و جایزۀ کتاب ملی انجمن منتقدان شده و تا کنون جایزۀ ادبی صلح دِیتون، پریکس مدیسیس فرانسه، جایزۀ آلباتروس آلمان، جایزۀ مجلۀ ملی و جایزۀ کتاب آمریکایی را به دست آورده است.
مولف
مترجم
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
زندگی آمریکایی از پس رویای آمریکایی، ظاهری دلفریب دارد که البته همهچیزش گویی به مویی بند است! شهروند آمریکایی با یکی دو اشتباه کوچک، میتواند در راهی بدون بازگشت افتاده و همهچیزش را از دست دهد، چون این کشور آزادترین کشور دنیاست و در این مدعای آزادی، هیچ تعهدی به معناهایی که آدمها در زندگی و تاریخ شخصیشان میسازند، ندارد. «جوسی» رمان «قهرمانان مرزی» یکی از آنهاست که با دیدن و لمس فروریختن هرآنچه معرف سعادت و خوشبختی آمریکاییست، زندگی ازدستشده را رها کرده و تصمیم میگیرد شکل زندگی خود و دو فرزندش را در مسیری دیگر، بیرون از مرزها، تغییر دهد. زنی که شغلش را از او گرفتهاند و پدر فرزندانش پیشتر رهایشان کرده، شکلی از بیخانمانی تعریفنشده را انتخاب میکند؛ نه فقط از اوهایو، بلکه از مرزهای آمریکای شمالی بیرون رفته و زندگی در کانکسی در آلاسکا را انتخاب میکند؛ زندگی بدون نشانی پستی ثبتشده، بدون راه ارتباطی، ناشناس و در دل طبیعت! انتخابی نامعقول برای تربیتشدهی آمریکایی که گویی بازگشتیست به ریشهها، به بدویت پیشاز هجوم وحشتآفرین انسان سفیدپوست متمدن. دیو اگرز، نویسندهی کتاب قهرمانان مرزی، تجربههای شخصی زندگیاش چیزی کم از تجربههای درج شده در این رمانش ندارد و شاید به همین دلیل است که سیر حرکت رمان و اتفاقاتش، سرشار از تجربههای ناب انسانی در سطوح مختلف عاطفیست که نشان میدهد «زندگی نیازموده، ارزش زیستن ندارد.»
دیدگاه خود را بنویسید