زفی شش ساله است و رد کلاس اول رس می خواند. او دختری سرزنده، با نشاط و حاضر جواب است. او نظرش را رک و راست می گوید و وقت هایی که عصبانی است حسابی غر می زند. داستان های این کتاب ماجراهای زندگی روزمره اش است: ناراحتی اش از دست کلمنز، دعوا با دوستش الی یا این که چه اتفاقی می افتد اگر آدم دست تنها پودینگ درست کند.
مولف
مترجم
تصویرگر
ناشر
موضوع
گروه سنی
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
جوایز
زُفی تنها جلو خانهشان بازی میکند. او قابلمۀ قراضهای دارد. خُرده کاغذ و چمن در آن ریخته و به هم میزند. کمی بعد سِرافینا پیش او میآید. سِرافینا در همسایگیِ آنها زندگی میکند. آنها بهتازگی به آنجا اسبابکشی کردهاند. سرافینا زُفی را در حال بازی تماشا میکند. زُفی با خود میگوید: «آن دختره هم مثل من چه زانوهای کثیفی دارد.» سپس میپرسد: «اسمت چیست؟» «سرافینا.» زُفی میخندد. «چه اسم مسخرهای!» سرافینا میپرسد: «اسم تو چیست؟»
دیدگاه خود را بنویسید