نون نوشتن

محمود دولت آبادی / نشر چشمه

از {{model.count}}
150,000
127,500 تومان
15%
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
موجودی: {{ (2 > 2147483646) ? "نامحدود" : (model.stock || 2) }} عدد
کمی صبر کنید...

در مقدمه کتاب آمده است : «آن چه در این گاهی نوشتن ها آمده است در مسیر مدتی پانزده-شانزده ساله نوشته شده و هیچ کوششی به جهت تغییر یا تحریف آن چه اندیشیده و نوشته ام انجام نگرفته. خواسته ام هر آن چه در هر هنگام یادداشت کرده ام بیاید، از آن که خود بدانم در چه گاه چه می اندیشیده ام و شما نیز اگر خواستید بدانید!»کتاب نون نوشتن اثر محمود دولت آبادی شامل مجموعه ای از یادداشت هاست؛ یادداشت هایی که از سال ۵۹ تا ۷۴ درباره ی زندگی کاری و شخصی اش نوشته است. اکثر این یادداشت ها تلخ اند و وصف حال پریشان نویسنده؛ داستان سختی هایی که هنگام نوشتن کلیدر متحمل شده، ناگفته هایی که در روزگار سپری شده ی مردم سالخورده به نگارش در آورده، بخل و حسادت هایی که گاها آرامشش را سلب کرده و حاصل آن همه درد و مشقت چیزی نبوده جز انزوا و افسردگی! کتاب به شصت بخش تقسیم شده و هر بخش، در یک یا دو یا چند صفحه، لحظاتی از زندگی دولت آبادی را به عنوان یک نویسنده روایت می کند.

مولف
محمود دولت آبادی
ناشر
چشمه
موضوع
یادداشت ها
شابک
9789643625283
تعداد صفحه
216 صفحه
قطع و جلد
رقعی شومیز
سال و نوبت چاپ
1401 || چاپ چهاردهم
زبان کتاب
فارسی

قسمت هایی از کتاب نون نوشتن 

 اندیشیدن را جدی بگیریم. اندیشیدن. آنچه ما کم داریم مردان و زنانی است که اندیشیدن را جدی گرفته باشند. اندیشیدن باید به مثابه ی یک کار مهم تلقی بشود. اندیشه ورزیدن. بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم. نویسنده نباید - فقط - در بند گفتن باشد. برای گفتن همیشه وقت هست، اما برای اندیشیدن ممکن است دیر بشود. چرا یک نویسنده نباید مغز خود را برای اندیشیدن و برای تخیل تربیت کند؟

 حکومت غالبا دل خوشی از نویسنده ندارد، مگر اینکه نویسنده مطابق میل او به مردم نگاه کند و از زندگی مردم، موافق با میل و اهداف حکومت حرف بزند و نویسنده ای که نتواند ضوابط قراردادی را معیار کار خود قرار بدهد و نتواند به رغم وضعیت موجود با حس و درک صادقانه ی خود از واقعیت بنویسد، طبعا مورد بی مهری و حتی نفرت و چه بسا کینه ی حکومت قرار می گیرد.

 انسان ممکن است بتواند از شر طاعون نیمه جانی در ببرد، اما از شرّ ناامیدی ممکن نیست جان به عافیت درببرد. وای بر ناامیدانی که ما هستیم؛ با این نفرت و ناامیدی که چون بدترین بلاها در روح ما مردم رسوخ کرده است و لحظه به لحظه فراگیرتر می شود، چه جور آینده ای در انتظار ما خواهد بود؛ چه جور آینده ای تدارک دیده شده؟ جنون، جنون، این مردم دارند دچار جنون نومیدی می شوند و… وای برناامیدانی که ما هستیم!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...

محصولات مرتبط