برشی از کتابموقع برگشتن به خانه، توی قطار نشسته بودم و احساس میکردم کاملاً آدم دیگری هستم. دارم پنجاهساله میشوم و سی سال بندگی طبیعتاً آثارش را روی من گذاشته است. کارمندها آدمهای متواضعی هستند؛ خیلی متواضعتر از کارگرها که با سرکشی و همبستگیشان احترام خاصی به دست آوردهاند. میگویند آنها در روسیه ارباب شدهاند. اگر این درست باشد، فکر میکنم سزاوارش هم هستند. اگرچه ظاهراً با خون خود هزینهاش را پرداختهاند. بااینحال معمولاً کارمندها تخصص چندانی ندارند و بهراحتی قابل جایگزینیاند، تا جایی که میتوان در اولین فرصت مناسب یک اردنگی به ماتحت پنجاهساله و وفادار یک کارمند مجرب زد و کارمند دیگری را با همان کیفیت و با حقوق کمتر جانشینش کرد. از آنجا که من این را میدانم و بچه هم دارم، خیلی مراقب هستم تا با آدمهای ناشناس سروکله نزنم، چون بعید نیست جزو دوستان رئیس من باشند. بنابراین در قطار خودم را خوب جمع میکنم و اگر کسی پایم را لگد کند، سروصدا راه نمیاندازم. اما آن شب این چیزها هیچ اهمیتی برایم نداشت. ممکن بود رؤیای پنیری به واقعیت بپیوندد؟
مولف
ترجمه
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
ویللم الشات، رمان کوتاه «پنیر هلندی» را در سال ۱۹۳۳ نوشت. این کتاب، مشهورترین و برجستهترین اثر او محسوب میشود و در میان آثاری که به زبان فلامان (هلندی-بلژیکی) نوشته شده، رکورددار بیشترین ترجمه به زبانهای دیگر است. پنیر هلندی از زبان کارمندی تقریباً پنجاهساله به نام «فرانس لارمانس» روایت میشود که شغل اداریاش را در سودای تجارتی پرسود رها میکند. آنچه لارمانس را به چنین ریسکی وامیدارد، پیشنهاد عمدهفروشی پنیری از هلند است که قصد دارد نمایندگی فروش پنیرش در تمام بلژیک و لوکزامبورگ را به لارمانس بدهد. راوی داستان که دروازههای طلایی دنیای پنیر را پیش چشمش گشوده میبیند، عزمش را برای موفقیت در شغل تازه جزم میکند. داستان «پنیر هلندی» مجموعهای است جذاب از رؤیاها و دغدغهها، فرازها و نشیبها، ناکامیها و کامیابیهای فرانس لارمانس که با زبانی جذاب و با ترکیبی تلخ و شیرین بیان میشود. این اثر السات در سال ۱۹۹۹ به جهان تصویر نیز راه یافت و فیلمی تلویزیونی بر اساس «پنیر هلندی» ساخته شد. «دیک ماتِنا» کارتونیست هلندی نیز، برخی از آثار الشات از جمله همین پنیر هلندی را به کتاب کامیک بدل کرده است.
دیدگاه خود را بنویسید