کتاب مادرم

آلبر کوئن / محمدمهدی شجاعی / نشر ماهی

از {{model.count}}
40,000 تومان
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
موجودی: {{ (1 > 2147483646) ? "نامحدود" : (model.stock || 1) }} عدد
کمی صبر کنید...

آلبر کوئن، دوازده سال پس‌از مرگ مادرش، چنان سرشار از یادآوری و خاطره، رساله‌ای داستانی غوطه‌ور میان شرح زندگی و داستان نوشت که جز «کتاب مادرم» نمی‌شد نام دیگری بر آن گذاشت. چراکه مادر توان بازگردادندن ما به آغازمان را دارد و ازنو دیدن جهان و هرآن‌چه در آن است. کتاب مادرم، گشت‌وگذار یادآورانه‌ی کوئن در ستایش مادرش و البته در سوگ فقدان اوست. کتابی حاصل تأملی شاعرانه، ژرف و اندوهگین در راه‌های پیموده با مادر در کوچه‌ها و خیابان‌های ژنو، زیبایی جاودانه‌‌اش، لحظه‌های منتظر در گذشته و نامنتظر پس از درگذشتن، رویاهایی که پس‌از مرگ مادر دیگر هیچ در خود ندارند جز آن حضوری که نفی همه‌ی حضورهاست.

مولف
آلبر کوئن
مترجم
محمدمهدی شجاعی
ناشر
ماهی
موضوع
داستان فرانسوی
شابک
9789642093700
تعداد صفحه
150 صفحه
قطع و جلد
جیبی شمیز
سال و نوبت چاپ
1401 || چاپ دوم
زبان کتاب
فارسی

مسیر تسلی کجاست؟ باید از کدام راه رفت برای رسیدن به جایی که اندکی از اندوه فقدان او کم شود؟ با هجوم‌ها چه باید کنیم؟ هجوم خاطره‌ها، هجوم میل سیری‌ناپذیر به حضورش، دستان شکیبایش، تماشای بودنش، شنیدن کلمه‌ها و نفس‌هایش، بوی جاودانه‌اش که می‌تواند در هر مکان و زمانی، میخکوبمان کند؛ حتی اگر سال‌ها پس‌از سال‌ها از درگذشتنش گذشته باشد، بازهم می‌دانیم «یکی هست که دیگر نیست»، نه اینکه به قول «رویا»: «مادر که می‌میرد، دیگر نمی‌میرد»؟ چرا این‌گونه است و مرگ مادر، اثبات ناممکنی مرگ اوست؟ آلبر کوئن، دوازده سال پس‌از مرگ مادرش، چنان سرشار از یادآوری و خاطره، رساله‌ای داستانی غوطه‌ور میان شرح زندگی و داستان نوشت که جز «کتاب مادرم» نمی‌شد نام دیگری بر آن گذاشت. چراکه مادر توان بازگردادندن ما به آغازمان را دارد و ازنو دیدن جهان و هرآن‌چه در آن است. کتاب مادرم، گشت‌وگذار یادآورانه‌ی کوئن در ستایش مادرش و البته در سوگ فقدان اوست. کتابی حاصل تأملی شاعرانه، ژرف و اندوهگین در راه‌های پیموده با مادر در کوچه‌ها و خیابان‌های ژنو، زیبایی جاودانه‌‌اش، لحظه‌های منتظر در گذشته و نامنتظر پس از درگذشتن، رویاهایی که پس‌از مرگ مادر دیگر هیچ در خود ندارند جز آن حضوری که نفی همه‌ی حضورهاست. کتاب مادرم، بی‌تفاوتی خواب و بیدار فرزندی‌ست که طاقت این بی‌طاقتی‌اش بیش‌از این نیست، که روز بی‌مادر شب‌تر از شب است! و بازهم آن‌طور که «رویا» می‌گوید: «ما روی وحشتی درهم کوفته/ خم شده بودیم/ و روز روی سایه‌ی خود شب‌ترین شب‌ها بود.»

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...

محصولات مرتبط