داستان عاشقانهای از دانشجویی که مخاطب را از دل دانشگاه و تحصیل با خود همراه میکند. در این راه از ساختمانهای بلند بالاشهر تهران تا بادگیر شکوهمند شهر یزد و از ویرانههای زلزلۀ سرپلذهاب به تماشا مینشیند. این کتاب با نثری روان و انتخاب حالوهوای عاشقانه میتواند در دل مخاطب بنشیند و اولین اثر از نویسنده است که بهخوبی مورد اقبال مخاطبان قرار گرفته است.
مولف
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
گزیده متن کتاب گرامافون:
عاشق که انقدر پفکی نمیشه! پسر یه دلدرد معمولی گرفتی داری زمین و زمانو فحش میدی. غربت و آوارگی اول راه عشقه. عشق غصه داره، درد داره، بدنامی داره، تنهایی داره، دل گنده میخواد، جیگر شیر میخواد، وگرنه که ایناهاش! راه برگشت، برگرد برو خونهتون.ولی اگه میخوای بری این راهو، جونتو بگیر تو دست و برو، دختر شاه پریون عطر سیب سرخو از دهفرسخی میفهمه. مثل رعنا؛ رعنا هم از دهفرسخی فهمید کی راستراستکی عاشقه...
دیدگاه خود را بنویسید