داستان «دری وری» اثر ابراهیم رها (علی میرمیرانی)، طنزنویس موفق ایرانی، درباره پیرمرد ۹۴ ساله ای به اسم آقای معیری است که به دو چیزخیلی علاقه دارد، پیاده روی و دکترمصدق.معیری از آن آدم هایی است که شناسنامه برادر مرده اش را صاحب شده است و پس از سال ها زندگی در سلامت کامل، وقتی بیمار و بستری میشود این مسئله باعث ایجاد دردسرهایی در بیمارستان برایش می شود که بعد از مرگش هم گریبان فرزندانش را می گیرد.زبان این اثر هم شیرین و جذاب است و طوری آدم را درگیر ماجرای پر قیل و قال آقای معیری می کند که دلش می خواهد جای یکی از شخصیت های داستان باشد و بتواند چندتا دری وری هم خودش بگوید.
مولف
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
«کشمکش ادامه یافت و تا خانواده بیایند ثابت کنند که صابر معیری همان اسفندیار معیری است که در دفترچه قید شده، پیرمرد جان به جان آفرین تسلیم کرد و از دار دنیا خلاصی یافت. معیری تا پیش از مرگ معتقد بود (پس از مرگ را نمی دانیم) که تاریخ را در این گوشه از دنیا کلا روی دور تکرار تنظیم کرده اند و یکی هی دارد دکمهٔ ریپیت را می زند. حالا گاهی اسلوموشن گاهی فست موشن؛ اما اصل ماجرا هی دارد تکرار می شود. با وجود این چرخهٔ بیمارستان رفتن و برگشتن برای او تکرار نشد. گاهی اما مرگ پایان ماجرا نیست. در واقع دردسر یا نازل نمی شود یا اگر نازل شد دیگر بند نمی آید و حداکثر باید دنبال شأن نزولش گشت، بر همین مدار این تازه اول ماجرا بود.»
رمان روایتی رئالیستی و هیجان انگیز و پرتنش دارد و از تکنیک غافلگیری در آن بسیار استفاده شده است. رها دربارهٔ این اثرش گفته است: «رمان دری وری رمانی متاخر است که به ماجراهای روز می پردازد. کار سیاسی نیست؛ بلکه یک کار اجتماعی است و دهه های بیست، سی، چهل، پنجاه، شصت و هفتاد، نمایندگانی در این رمان دارند. در واقع دری وری به نوعی مناسبات اجتماعی و روابط نمایندگان نسل های مختلف را موردبررسی قرار می دهد.»
دیدگاه خود را بنویسید