تئاتر ابسورد تئاتری بیکرانه و بیمرز است و برخلاف نظر ارسطو در آن «تقلید از کنش بشری» و به ویژه تعیین حد و مرز این تقلید جایی ندارد. تئاتر ابسورد نه چون حد و منطق و کرانه، که چون کویر است. پشت هر تپۀ شنی کرانهای نو وجود دارد و تعداد بیشمار تپههای شنی یعنی همان بی کرانگی. «انتها»یی در کار نیست و هر کس که این کویر را طی میکند، مجبور است بیهدف و حتی بیجهت به پیش برود. تغییر معنا هیچ معنایی ندارد. تئاتر ابسورد مواجههای دوقطبی است. انسان در تئاتر ابسورد شیزوفرن است. عطش او برای درک جهان جز بیمعنایی چیزی به همراه ندارد. پس منطق وجودی و منطق زنده بودن او جز تکهپارگی نخواهد بود.
مولف
مترجم
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
سیمین خلیلی -که پس از ازدواج با حسن بهبهانی نامخانوادگی او را بر خود برگزید- در سال ۱۳۰۶ هـ.ش در تهران متولد شد. پدرش از رجال برجستهی تاریخ و ادب ایران و مادرش شاعر، نویسنده و روزنامهنگار بود و همین موضوع زمینهی علاقهی سیمین به شعر و شاعری را فراهم آورد. او چهارده سال بیشتر نداشت که اولین شعر خود را در روزنامهی نوبهار به مدیریت ملکالشعرای بهار منتشر ساخت. نوشتن نامهای اعتراضآمیز توسط شخصی ناشناس در انتقاد از رئیس آموزشگاهی که سیمین در آنجا تحصیل میکرد و انتساب آن به سیمین سبب اخراج او از مدرسه شد. پس از آن اتفاق، سیمین هدف شعر خود را مبارزه با ستم و بیان آزادی زنان قرار داد و آزادگی را شرط شاعری خود دانست.
سیمین بهبهانی شاعری را بهصورت جدی از آغاز جوانی با سرودن غزل و چهارپارههای کلاسیک آغاز کرد. او با انتشار دفترِ شعر «چلچراغ»، برایی اولینبار در میان آثار خویش دست به ابتکار زد و به سرودن شعر عاشقانه در قالب غزل پرداخت. این دفتر شعری، سیمین را ازسرودن اشعاری با قالبهای نیمهسنتی و با مضمون اجتماع به سویِ غزلِ سنّتی با درونمایههای عاشقانه سوق داد. با اینکه ذهنیتِ غنایی سیمین در «مرمر» برخلاف غزل کلاسیک که عاشقانههایی پر سوزو گداز بودند، عشقی سرشار از امید و آرامش بود، اما دفتر «دشت ارژن» را میتوان نقطهی اوج ذهنیّتِ غنایی شاعر دانست، جایی که روایتهای عاشقانهی خود را از قصهی خلوت دو تن به درجهی انسانی پیوند دو روح رسانید.
دیدگاه خود را بنویسید