«بدون مرز» اثر داستانی از زندگی شهید چمران است که توسط نویسنده جوان آقای« هاشم نصیری» به نگارش در آمده است. این نویسنده توانسته است با استفاده از تخیل و عناصر داستانی مورد نیاز، خط کلی زندگی دکتر چمران را از دروان بلوغ تا لحظه های جبهه و جنگ به تصویر بکشد و خواننده را همگام با تمام لحظه های پرهیجان آن شهید همراه و هم داستان کند.
مولف
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
داستان با خواب مهندس شروع می شود، خوابی که حکایت از ملاقات او با چمران دارد و نشان دهنده تنش و مشکلات دکتر مصطفی چمران در لبنان است و این که او چقدر برای نجات جان زنان و کودکان لبنانی، خود و خانواده اش را در خطر جدی قرارداده تا جایی که پروانه همسرش او را تنها گذاشه و همراه فرزندانش برمی گردند تا شاید بتواند آنها را نجات دهد.
راوی داستان در دو بخش اول مهندس جوانی است که برای ادامه تحصیل قصد سفر به آمریکا را دارد. او در قسمت دوم، لحظه های خداحافظی تلخش را به تصویر می کشد؛ اینکه چگونه از مادر و اشکهایش دل می کند و پدرش را که برایش نه فقط پدر بلکه رفیق و برادر بوده است به جا می گذارد.
در بخش سوم داستان راوی، سوم شخص است و ادامه قصه را او به برعهده دارد. داستان از فرودگاه کالیفرینا با زمین نشستن هواپیمای دانشجویان بورسیه شده ادامه می یابد و نویسنده ما را با آقای امیری نماینده کنسولی گری ایران که برای خوشامد گویی به دانشجویان آمده است آشنا می کند؛ خواننده امیری را فردی می یابد که با فعالیت های غیر علمی دانشجویان با استفاده از آزادی بی حد و حصر آمریکا مخالف است و به همه توصیه می کند که به فکر تحصیل و پیشرفت کشور خودشان باشند.
راوی داستان به طور متناوب در هر بخش تغییر می کند و ما کم کم به افراد بیشتری از دانشجویان بورسیه شده آشنا می شویم و این گونه قصه اصلی آغاز می شود. قصه ای که اولین تصویرش در یک جلسه سخنرانی شکل می گیرد.
«… مجری وارد جلسه شد و از استقبال پرشور حاضران، صمیمانه تشکر کرد! او چند جمله درباره برنامه ها و فعالیت های سازمان دانشجویان ایرانی در امریکا توضیح داد.
دیدگاه خود را بنویسید