کشورها چگونه میتوانند با گذشتهی شرارتبارشان کنار بیایند؟درسگرفتن از آلمانیها داسـتان مسیر طـولانی و پرپیچوخمی را تعریف میکند که آلمانیها در مواجهه با جنایات دوران نازیها پیمودهاند و درعینحال نشانمان میدهد که آمریکاییها در دوران معاصر برای مواجهه با تاریخ خشونتبارشان چه کردهاند.سوزان نیمن، نویسندهی کتاب، از یک سو زنی سفیدپوست است که در دورهی جنبش حقوق مدنی در جنوب آمریکا بزرگ شده و از سوی دیگر زنی یهودی است که بیشتر دوران بزرگسالیاش را در برلین گذرانده است. این تجربهی زیسته چشمانداز منحصربهفردی برایش به ارمغان آورده و به او در نوشتن این کتاب بسیار کمک کرده است. نیمن علاوه بر تجربیات شخصی و تأملات فلسفی، پای حرف افراد بسیاری نشسته است. او با آمریکاییها و آلمانیهایی مصاحبه کرده که با شرارت رخداده در تاریخ کشورشان دست و پنجه نرم میکنند.
مولف
ترجمه
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
درست است که نئونازیها یارگیریشان هر روز متوهمان خون اصیل ژرمن بیشتری را به جامعهی آلمانی اضافه میکند، با اینهمه نمیتوان تلاش و تجربهی ناب آنها را برای عبور از ذهن و روح نازیسم طی دهههای پس از جنگ دوم را در زمرهی بزرگترین دستاوردهای انسان مدرن قرار نداد. با نگاه به این جامعه، درست در لحظهی پساز سقوط رایش سوم، درگیری درونی و چندوجهی فرد فرد ملتی را میبینیم که بخش بزرگی از تقصیر جنگ دوم جهانی را به دوش میکشند و درعینحال در حس عمیقی از بیتقصیری و بیگناهی نیز غوطهورند. پایبندی آلمانی با عرق ملی مثالزدنی که در هنگامهی سلطهی نازیسم بهزعم کارل یاسپرس «وجدانی نیک غرق در اعمال شر» را ساخت و همزمان یادآوری این نکته که باز به انگارهی یاسپرس میتوان گفت: «… تعهد در قبال سرزمین پدری، ژرفایی بهمراتب بیشتر از اطاعت کورکورانه در قبال حاکمیت زمانه دارد. سرزمین پدری دیگر سرزمین پدری نیست، هنگامیکه روحش ویرانشده باشد.» همینها و همزمان خطاب شدن همیشه با برچسب نازیست، جامعهی آلمانی را نه در مقام تکیهگاه برای عبور از فاشیسم، بلکه نمونهای دقیق برای تماشا و لمس، پیش رویمان میگذارند. آلمانی که در اتحادی خالصشده جنگید، شکست خورد، دو شقه شد و پس از دیوار برلین متحد شد، تجربهی فهم وحشت و وحشت پس از سقوط وحشت را دقیق نشانمان میدهد. سوزان نیمن ازهمینرو با نظر به الزام درس گرفتن از آلمانیها، تجربهی خود زن سفیدپوست یهودی متولد جنوب ایالات متحده را در مسیر نژاد و خاطرهی شر، بازیابی میکند. «مثلی قدیمی هست که میگویداگر من کاتولیک باشم و در جنوب زندگی کنم، دلشوره پیدا میکنم. اگر یهودی باشم، اسباب و اثاث خود را جمع میکنم. اگر سیاهچوست باشم میروم.»؛ این نقل نویسنده در آغاز کتاب از زبان یکی از بستگان «امت تیل»، نوجوان سیاهپوست اهل شیکاگوست که در 28 اوت 1955 هنگامی که برای دیدن آشنایانش به میسیسیپی رفته بود، به شکل دهشتناکی لینچ شد! مثلی که روشن میکند چگونه آمریکاییبودن همواره در هالهای از جامعهای کاستی و نژادی غوطهور بوده است. کتاب «درس گرفتن از آلمانیها؛ خاطرهی شرّ و مسئلهی نژاد» روایتهای تجربهی نیمن از تولد و زندگی در جنوب تفکیکنژادیشدهی آمریکا را به تأملاتش در آلمان نازیسم و پسازآن برده و در رفتوبرگشتی درست، آمریکایی بردهار را پیش و پس از جنگ داخلی و الغای قانونی بردهداری در گفتوگویی با آلمانی پس از رایش و پس از جنگ سرد قرار میدهد و البته با نظر به همهی استفادهها و سواستفادهی مقایسهی تاریخی.
دیدگاه خود را بنویسید