عادت مربیگری

کمتر بگویید بیشتر بپرسید و شیوه ی رهبری تان را برای همیشه تغییر دهید / مایکل بانگی استاینر / سمانه سیدی / نشر نوین

از {{model.count}}
99,000
84,150 تومان
15%
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
موجودی: {{ (2 > 2147483646) ? "نامحدود" : (model.stock || 2) }} عدد
کمی صبر کنید...

اگر در مقام مدیر در کسب وکاری مشغول به کارید یا به هر نحو مسئولیت تعدادی از همکارانتان را بر عهده دارید و آن قدر متواضعید که فکر می کنید می توانید بهتر از این با همکارانتان تعامل کنید و دغدغه رشد و پویایی آنها را دارید حتما این کتاب را بخوانید. این کتاب از یک طرف به منابع معتبر و تحقیق های علمی پشت گرم است و از طرف دیگر سرشار از تکنیک های عملی و دم دستی مربیگری است. با خواندن آن تجربه خیلی از موقعیت هایی که کتاب توصیف می کند جلوی چشمانتان می آید و افسوس می خورید که کاش بهتر مدیریت می کردید. نویسنده در هیچ جایی از کتاب پرگویی نکرده است و هر خط از متن کتاب نکته به دردبخوری دارد؛ پس نوشته ها کوتاه و کتاب خواندنی است. در کنار آن، ویدیوها متن کتاب را به تفصیل توضیح می دهند تا به طور کامل در ذهنتان بنشیند.

مولف
مایکل بانگی استاینر
مترجم
سمانه سیدی
ناشر
نوین
موضوع
رهبری و مربیگری / عادت های منتورینگ
شابک
9786009684304
تعداد صفحه
142 صفحه
قطع و جلد
رقعی شومیز
سال و نوبت چاپ
1401 || چاپ سوم
زبان کتاب
فارسی

مایکل بونگی استانیر، اصول مربی گری را در هفت پرسش اساسی خلاصه می کند. اگر بر تکنیک عمیق و در عین حال ساده او تسلط پیدا کنید. با یک تیر دو نشان زده اید. می توانید از کارکنان و همکاران تان موثرتر از قبل حمایت کنید و حتی شاید متوجه شوید که بهترین مربی خودتان هم شده اید. این کتاب هفت سوال و ابزارهایی به شما می دهد تا آن ها را به یک شیوه همه روزه برای سخت کار کردن کمتر و تاثیرگذاری بیشتر تبدیل کنید. «این کتاب سرشار از ایده ها، ابزارها، و پرسش هایی جذاب، مفید و کاربردی است که می تواند راهنمای هر رهبر علاقه مند به پیشرفت باشد»

امروزه همه می‌دانند که مدیران و رهبران باید به افرادشان تعلیم دهند. نشریات حوزۀ رهبری مقالات بی‌‌شماری در این‌باره دارند. بعضی از استادان برجسته معتقدند که مربیگری رفتار ضروری رهبری است. طبق قانون مور، به نظر می‌رسد تعداد مربی‌های اجرایی در حال افزایش است. حتی دیلبرت هم با مربیگری شوخی می‌کند و برای موفقیت مربیگری، دیگر نمی‌توان نشانۀ مطمئن‌‌تری پیدا کرد.

دنیل گُلمن -روان‌شناس و روزنامه‌‌نگاری که باعث شهرت مفهوم هوش عاطفی شد- بیش از پانزده سال پیش در مقاله‌‌ای با عنوان «رهبری نتیجه‌بخش» در مجلۀ کسب‌وکار هاروارد، مبانی اولیه را در این خصوص ایجاد کرد. او معتقد بود که شش سبک اساسی برای رهبری وجود دارد که مربیگری یکی از آن‌هاست؛ او همچنین نشان داد که این سبک تأثیر مثبت قابل‌توجهی روی عملکرد، جَو (فرهنگ) و نتیجۀ نهایی دارد. درعین‌حال، مربیگری سبکی بود که در میان سبک‌‌های رهبری کمتر از همه استفاده می‌‌شد؛ اما چرا؟ گُلمن می‌‌نویسد: «بسیاری از رهبران به ما گفته‌‌اند که در این اقتصاد پرفشار، وقتی ندارند که صرف کار کُند و پرزحمت تربیت کارکنان و کمک به رشد آن‌ها کنند.»

فراموش نکنید که این مطالب در روزهای خوب سال 2000 بیان شدند: موقعی که ایمیل هنوز نعمت بود، نه مصیبت؛ جهانی‌‌سازی تازه در حال تولد بود و ما هنوز روحمان را به گوشی‌‌های موبایل نفروخته بودیم. در این روزها که به کار با مدیران پرمشغله در سرتاسر جهان مربوط می‌‌شود، تجربه‌ام می‌‌گوید حالا همه چیز نسبت به گذشته بدتر شده است، نه بهتر. همۀ ما خودمان را پرمشغله‌تر از هر زمان دیگری کرده‌ایم. درحالی‌که امروزه «مربیگری» بیشتر از قبل رواج پیدا کرده است، کاربرد واقعی مربیگری در عمل هنوز چندان مشاهده نمی‌شود و وقتی هم که می‌شود، به نظر نمی‌رسد خیلی کارآمد باشد.

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...