کتاب "نظریه ای درباره ی شغل های مزخرف" کتابی است که در سال 2018 توسط دیوید گرابر انسان شناس که وجود مشاغل بی معنی را فرض می کند و آسیب های اجتماعی آنها را تحلیل می کند، نوشته شد. این کتاب در ایران توسط نشر "ترجمان" منتشر شده است. نویسنده معتقد است که بیش از نیمی از کار اجتماعی بیهوده است و از نظر روانی مخرب هستند. گرابر پنج نوع شغل بی معنی را توصیف میکند که مهم ترین آنها شغل کارمندی است.
مولف
مترجم
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
تصور کنید که یک روز از خواب بیدار شویم و ببینیم مکانیکها، کارگران شهرداری، معلمان، یا پزشکان و پرستاران ناپدید شدهاند. احتمالاً بهزودی دردسرهای زیادی خواهیم داشت و کمکم فجایعی رخ خواهد داد. اما حالا فرض کنید شغلهایی مثل کارشنــاس راهبرد مالـــی، لابیگر، مدیرکل امور راهبردی یا دستیار ویژۀ مدیرکل در امور اداری یکشبه محو شوند؛ به نظرتان مشکل خاصی پیدا میشود؟ دیوید گریبر، استاد فقید انسانشناسی در مدرسۀ اقتصاد و علوم سیاسی لندن، در سال 2013 یادداشتی جنجالی منتشـر کرد و مدعی شد که در جهان امروز دستکم نیمی از شغلها کاملاً بیهودهاند و وجود آنها جراحتی عمیق بر روان افراد جامعه وارد میکند. یادداشت او خیلی زود محبوب شد و برشهایی از آن سر از در و دیوار متروی لندن درآورد. گریبر معتقد است کسانی که مشغول اینقبیل کارها هستند روز را شب میکنند بیآنکه ارزش و معنایی در کار خود بیابند و بدتر آنکه نمیتوانند از این بیمعنایی سخن بگویند. بنابراین با معضلی نه صرفاً اقتصادی، که سیاسی و اخلاقی مواجهیم. او در این کتاب با بیانی روشن و طنزآمیز انواع شغلهای مزخرف را برمیشمرد و میکوشد ریشههای پیدایش این شغلها و علل ماندگاری آنها را بکاود و در نهایت سرنخهایی برای اندیشیدن به راهحل این وضعیت پیدا کند.
دیوید گرابر، انسانشناس آمریکایی، در کتاب "نظریه ای درباره ی شغل های مزخرف" ، معتقد است که مزایای بهرهوری اتوماسیون، همانطور که اقتصاددان جان مینارد کینز در سال 1930 پیشبینی کرده بود، منجر به 15 ساعت کار در هفته نشده است، بلکه به «شغلهای مزخرف» منجر شده است: «شکلی از اشتغال با حقوق که آنقدر کاملا بیهوده، غیرضروری یا زیانبار است که حتی کارمند نمی تواند وجود آن را توجیه کند، حتی اگر به عنوان بخشی از شرایط استخدام، کارمند خود را موظف می داند وانمود کند که اینطور نیست.» گرابر معتقد است که با غرامت خوب و وقت آزاد فراوان، بیمعنی بودن کار انسانیت آنها را آزار میدهد و «خشونت روانی عمیق» ایجاد میکند.
دیدگاه خود را بنویسید