وصیت و صبحانه

حسین صفا / نشر نیماژ

از {{model.count}}
140,000
98,000 تومان
30%
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
موجودی: {{ (2 > 2147483646) ? "نامحدود" : (model.stock || 2) }} عدد
کمی صبر کنید...

دومین مجموعه غزل های "حسین صفا" تحت عنوان "وصیت و صبحانه"، اشعار وی را در فاصله ی سال های 1388 الی 1392 در برگرفته که یک سال بعد یعنی در سال 1393 توسط نشر نیماژ در صد و ده صفحه به چاپ رسید. اشعار ابتدایی کتاب بیشتر بر محتوا تاکید دارند اما در نیمه ی دوم اثر، شاهد جادوی قلم شاعر با آرایه های ادبی و تکنیک های شاعری هستیم. عمدتا نام "حسین صفا" با ترانه های چشم نواز او گره خورده و این ترانه ها نیز توسط یکی از مطرح ترین خوانندگان موسیقی پاپ کشور، یعنی "محسن چاووشی" خوانده شده اند. اما "وصیت و صبحانه" که غزل های "حسین صفا" را در بردارد، دست کمی از ترانه های دلنشین او نداشته و وسعت شاعرانگی و محاوره سرایی وی را همچنان به رخ می کشد.

مولف
حسین صفا
ناشر
نیماژ
موضوع
شعر فارسی
شابک
9786003670631
تعداد صفحه
112 صفحه
قطع و جلد
رقعی شمیز
سال و نوبت چاپ
1404 || چاپ نهم
زبان کتاب
فارسی

از ویژگی های اصلی شعر "حسین صفا" که چه در ترانه های او و چه در غزل هایش خودنمایی می کند، درخشش عاطفه و احساسات شاعر است که هر خلا و نقصان دیگری را در سایه ی شکوه خود پوشش داده و به کمال می رساند. این مساله معضلی است که در اشعار شعرای جدید، شدیدا به چشم می خورد و بسیاری، به رغم اینکه از لحاظ تکنیک و فنون شاعری توانا هستند، اما در زمینه ی عاطفه و احساسات شاعرانه که مهم ترین رکن یک شعر برآمده از دل است، از ضعف و فقدان رنج می برند. خوشبختانه غزل های مجموعه ی پیش رو تحت عنوان "وصیت و صبحانه" از "حسین صفا"، در کنار این که به لباس آرایه و صنایع شعری زینت داده شده اند، از عاطفه و احساسات جوشان شاعر نیز لبریزند و خواننده را تمام و کمال محو زیبایی خود می نمایند.

قسمت هایی از کتاب وصیت و صبحانه

 سر به زیر نیاز مندی ها/ مثلا روزنامه می خواندی/ خوانده بودند جمله ی کلمات/ سطرهای نیازمندت را/ روز و شب در پی تو می گشتند/ همه سلول های غمگینم/ تا نشان از تو یافتم، دیدم/ که عوض کرده اند بندت را/ طعنه های تو زخم زالوها/ نیش زنبورهای کندوها/ من بدبخت،مثل هالوها/ نوش جان می کنم گزندت را/ چه هوس ها که می زند به سرت/ از دغل دوستان دور و برت/ من به تلخی نگاه می کنم و/ مگسان می خورند قندت را/ و به تحقیق می توان فهمید/ هیچ کس جز تو دلپسندت نیست/ از محالات ممکن است اینکه/ بپسندت کسی پسندت را/ می برندم به خواب دیدن تو/ می برندم به خاک ریختنت/ روی گوری که سرنوشت من است/ دوزخا!گور من بهشت من است 

 زیاد امید ندارم/ که از تپیدن قلبم/ گلی دوباره بروید/ مگر بهار که سر شد/ کنار سنگ مزارم/ دلی دوباره بکارید/ کدام قلّه؟ کدام اوج؟/ منی که این همه کوهم/ از این جهان به ستوهم/ من از شکار نکردن/ شما از این که شکارم/ نبوده اید شکارید 



دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...

محصولات مرتبط