پیرزن پارچهای سفید روی سرش میاندازد شادی میکند، برای خودش هلهله میکند و کِل میکِشد و چند بار با عصا روی کوزه میزند. نویسنده با هر ضربه کوزه را بیشتر به آغوش میکشد و حالش بدتر میشود، زانوهایش خم میشود. خندهاش کم و کمتر میشود. دست روی قلبش میگذارد، پیچ و تاب میخورد ــ صدای رعدوبرق و باران ــ کوزه از دست نویسنده میافتد، میشکند. صحنه تاریک میشود. نقطهای که کوزه است روشن میشود. کبوتری از توی کوزه درمیآید و صدای بالش توی تاریکی صحنه میپیچد.
مولف
هوشنگ مرادی کرمانی
ناشر
نشر نی
موضوع
نمایشنامه ایرانی
شابک
9789643122843
تعداد صفحه
96 صفحه
قطع و جلد
رقعی شمیز
سال و نوبت چاپ
1401 || چاپ دوازدهم
زبان کتاب
فارسی
دیدگاه خود را بنویسید