اروند آبراهامیان در ارزیابی مجدد "تاریخ ایران مدرن"، سفر خود را در طول قرن بیستم از کشف نفت شروع می کند و تا مداخلات امپریالیستی، حکومت پهلوی ها و در سال 1979، انقلاب و تولد جمهوری اسلامی پیش می رود. در این سالها، این کشور جنگ تلخی را با عراق داشته است، جامعه زیر لوای روحانیت تحول یافته و در نهایت مبارزه برای قدرت بین دولت و نخبگان قدیمی، روشنفکران و طبقه متوسط تجاری گسترش یافته است. در حالی که او با جدیت درباره پیچیدگی های سیاست منطقه ای و بین المللی کشور صحبت می کند، در قلب کتاب وی مردم ایران قرار دارند. در حالی که ایران در آغاز قرن بیست و یکم به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورها در خاورمیانه مطرح می شود، "تاریخ ایران مدرن" به مردم و مقاومت آنها اختصاص دارد.
مولف
مترجم
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
"تاریخ ایران مدرن" بیش از آنکه مناسب تاریخ دان ها باشد، برای دانشجویان و علاقمندان تاریخ که قصد دارند به طور خلاصه ولی جامع در جریان وقایع 200 سال اخیر ایران قرار بگیرند کاربردی است. لحن ساده و عامیانه کتاب تاریخ ایران مدرن برخلاف بیشتر کتاب های تاریخ نیز آن را برای همه قابل فهم کرده است.
یرواند آبراهامیان، در ارزیابی ریشه ای تاریخ معاصر ایران مدرن، افزون بر بررسی جامع سده بیستم، موضوعاتی نظیر اکتشاف نفت، دخالت های خارجی، نقش دودمان پهلوی و همچنین انقلاب 1357 و زایش جمهوری اسلامی را مورد واکاوی دوباره قرار داده است. ایران در این بین تجربیات دیگری را نیز از سر گذرانده است که از جمله می بایست به جنگ خانمان سوز عراق، دگرگونی های جامعه در سه دههٔ اخیر و از همه تازه تر، توسعه و گسترش دولت و مبارزه برای قدرت در میان نخبگان قدیمی، روشنفکران و طبقه متوسط تجاری اشاره کرد.
نویسنده که یکی از ممتازترین تاریخ نویسان ایران کنونی به شمار می رود، در این اثر همزمان با بررسی فراز و نشیب های سیاست های بین المللی و منطقه ای کشور، با چیرگی هرچه تمام تر مردم ایران را در کانون توجه اش قرار داده است. مردمی که طی یک سده تحمل جنگ و انقلاب همچنان به بقای خود ادامه داده اند. این کتاب در واقع به این مردم و نیز انعطاف پذیری آنان همزمان با ظهور این کشور به مثابه یکی از توانمندترین قدرت های خاورمیانه، تقدیم شده است.
قسمت هایی از کتاب تاریخ ایران مدرن
پادشاهی هایی که در تاریخ از آن ها یاد شده بر دو گونه اداره می شوند: یا به دست پادشاهی که مردم همه بندگان اویند و وزیرانش در سایه مرحمت او در اداره پادشاهی شرکت دارند، یا به دست شهریار و بزرگ زادگانی اداره می شود که جایگاه والای خویش را نه در سایه شهریار به دست آورده اند که از نیاکان شان به ارث برده اند. این بزرگ زادگان از خود ملک و رعیت دارند و رعایا ایشان خداوندگار خود می شناسند و به طبع به ایشان مهر می ورزند. اما در کشورهایی که به دست یک شهریار و بندگانش اداره می شود، شهریار را اقتدار بیشتری است، زیرا که در تمامی کشور همه سر سپرده اویند و دیگران را مردم به نام وزیر و دبیر می شناسند و مهری به ایشان ندارند. نمونه این دو گونه حکومت در روزگار ما پادشاهی ترک و پادشاهی فرانسه است. «نیکولو دی ماکیاولی، شهریار»
اروپاییان سده نوزدهم عموما پادشاهان قاجار را به چشم نمونه کاملی از «مستبد شرقی» می دیدند. اما اقتدار بی چون و چرای پادشاهان امری ظاهری بیش نبود. در سخن، شاه مدعی انحصار بر ابزارهای اعمال زور، اداری و دیوانی، مالیه و قضایی بود. کلام او قانونی تلقی می شد. عزل و نصب مقامات - اعم از وزرای دربار، حاکمان ولایات، روسای قبایل، روستاها و مناصب پایین تر - و همچنین واگذاری یا پس گیری سمت ها، اعطا یا بازپس گیری امتیازات و افتخارات و القاب ویژه در اختیار وی بود. شاه تمام کشور را ملک شخصی خود می دانست و می توانست مدعی همه اموال و املاک شود. لرد کرزن پس از سفر به مناطق مختلف ایران و با بهره گیری فراوان از آرشیو اداره هند (در وزارت امور خارجه بریتانیا)، در نتیجه گیری اثر تاریخی اش ایران و مسئله ایران، ادعای اغراق آمیزی را مطرح می کند که شاه عملا «محور گردش تمام کارهای ملک» است و تمام کارهای «قضایی، اجرایی و قانون گذاری دولت» را یک جا در دست دارد.
دیدگاه خود را بنویسید