جمجمه ام تنوری ست دربسته خفه کرده آتش را در خود و آن قدر دود در دهانم سرفه می کند که گوشواره هایم ابری ست خاکستری! من با یک جفت گوشواره دودی کسی را ملاقات کردم که ترس شکاف هایی بود بر لبه پیراهنش وقتی که دکمه های رنج را یکی یکی می بست و هنوز نمی دانست آینده، انتزاعی از زمان نیامده است حتی می تواند نیایید
مولف
عادله رفایی
ناشر
چشمه
موضوع
شعر فارسی
شابک
9786220105954
تعداد صفحه
103 صفحه
قطع و جلد
رقعی شومیز
سال و نوبت چاپ
1401 || چاپ اول
زبان کتاب
فارسی
دیدگاه خود را بنویسید