هدف این اثر مدح کتابنخواندن یا آموزش راهکارهای تظاهر به مطالعه نیست؛ هرچند در عمل میتواند به این کار نیز بیاید. هدف مؤلف ارائۀ روایتی پستمدرن از کتابخوانی است. این روایت میگوید کتابهایی که نمیشناسید، تورق کردهاید، دربارهشان شنیدهاید یا حتی فراموش کردهاید نیز میتوانند در زمرۀ آثاری باشند که بر زندگی شما و فهمتان از دنیای پیرامون اثر گذاشتهاند. هر مؤلفی، درست پس از نگارش کتاب خود، میمیرد تا هر کتابخوانی، فراخور احوالات شخصی خود، برداشتی خاص از اثر او داشته باشد و، با این برداشت، نیمهجانِ دوبارهای به اثر و مؤلف آن ببخشد.
مولف
مترجم
ناشر
موضوع
شابک
تعداد صفحه
قطع و جلد
سال و نوبت چاپ
زبان کتاب
مطالعه روشهای مختلف نخواندن کتاب، موقعیتهای حساسی که در هنگام صحبت کردن در مورد آن درگیر میشویم و ابزارهایی که برای رهایی از مشکلات به کار میبریم، نشان میدهد که برخلاف تصور عموم، این امکان کاملا وجود دارد. تبادل نظر جذاب درباره کتابی که نخوانده اید با کسی که او هم آن را نخوانده است میتواند تجربه منحصر بفردی باشد. کتاب «چگونه درباره کتابهایی که نخوانده ایم حرف بزنیم؟» پرفروشترین کتاب در فرانسه است که در آن او به مطالعه روشهای مختلف نخواندن کتاب میپردازد و راهحلهایی را برای آن پیشنهاد میکند. به هر حال بتوان در مورد آن صحبت کرد. با فرض اینکه برخی از خوانندگان درک وحشتناکی از خواندن دارند، او سعی می کند آنها را به خاطر نخواندن ادبیات متعارف از احساس گناه رهایی دهد.
"من به عنوان یک معلم ادبیات دانشگاه، نمی توانم از اجبار اظهار نظر در مورد کتاب هایی که اکثر اوقات باز نکرده ام فرار کنم. درست است که این موضوع در مورد اکثر دانشجویانی که به من گوش می دهند نیز صدق می کند، اما همین که فقط یک نفر فرصت داشته است متنی را که من در مورد آن صحبت می کنم را بخواند تا درس من تحت تأثیر قرار گیرد و من در معرض خطر قرار بگیرم. علاوه بر این، مرتبا از من خواسته میشود که در زمینه کتابها و مقالههایم که در بیشتر موارد به مقالات دیگران مربوط میشود، گزارشی ارائه کنم. تمرینی حتی دشوارتر، زیرا برخلاف مداخلات شفاهی که میتواند منجر به عدم دقت بدون پیامد شود، نظرات کتبی آثاری از خود بر جای میگذارند و قابل تأیید هستند."
دیدگاه خود را بنویسید