چرا مردم آثار ادبی را می خوانند

کلی گریفیث / سعید رفیعی خضری / نشر چشمه

از {{model.count}}
150,000
127,500 تومان
15%
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
موجودی: {{ (2 > 2147483646) ? "نامحدود" : (model.stock || 2) }} عدد
کمی صبر کنید...

ین کتاب ترجمۀ بخش اول از چاپ هفتم کتاب «طرز نگارش مقاله دربارۀ ادبیات: راهنما و شیوه‌نامه» اثر کلی گریفیث است. چاپ اول کتاب در سال 1982 و چاپ نهم آن در سال 2014 منتشر شده است. گریفیث در مقدمۀ خود انگیزه‌اش را برای نوشتن این کتاب، پاسخ‌دادن به پرسش‌های دانشجویان عنوان می‌کند؛ پرسش‌هایی که هنگام روبروشدن با آثار ادبی در ذهن‌شان شکل می‌گیرد. او اشاره می‌کند بیشتر دانشجویان دربارۀ خواندن آثار ادبی و نوشتن دربارۀ آنها تجربۀ چندانی ندارند. گریفیث می‌گوید در طی 26 سالی که از چاپ اول کتاب می‌گذرد، همواره کوشیده است تا از این طریق و با کامل‌کردن کتاب در چاپ‌های بعدی، زمینه‌ای برای دانشجویان فراهم کند تا نه‌تنها از خواندن آثار ادبی و نوشتن دربارۀ آنها بلکه از درک معنی آنها نیز لذت ببرند. بدین ترتیب او پاسخ همۀ پرسش‌ها را در پاسخ‌دادن به دو سؤال «چگونه آثار ادبی را بخوانیم؟» و «چگونه دربارۀ آنها بنویسیم؟» خلاصه می‌کند و از میان طرق گوناگونی که می‌توان امکان دست‌یافتن به این دو هم را فراهم کرد، بر تفسیر با استفاده از تمهیدان و رویکردها پای می‌فشارد.

مولف
کلی گریفیث
مترجم
سعید رفیعی خضری
ناشر
چشمه
موضوع
آموزش نقد ادبی
شابک
9786220109976
تعداد صفحه
299 صفحه
قطع و جلد
رقعی شمیز
سال و نوبت چاپ
1401 || چاپ اول
زبان کتاب
فارسی

این کتاب شامل شش فصل است. ساختار همۀ فصول تقریباً یکسان است و در هر فصل مطالب در قالب چند زیرفصل ارائه و در انتها برای کمک به درک بهتر مفاهیم سؤالات کاربردی طرح شده است. در پایان هر فصل نیز فهرست منابعی وجود دارد که در متن به آنها ارجاع شده است.

در فصل نخست، نویسنده در پی آن است تا شناختی از اثر ادبی به دست دهد. وی با ارائۀ تعاریفی از منتقدانی با نحله‌های گوناگون فکری و بر اساس سیری تاریخی می‌کوشد تصویری از اثر ادبی ترسیم کند. او اثر ادبی را در زبان، داستانی‌بودن، زیبایی‌شناختی‌بودن و بینامتنی‌بودن آن جستجو می‌کند. از نوع‌ها صحبت به میان می‌آورد و هستۀ همۀ نوع‌های ادبی را در سه نوع داستان، شعر و نمایشنامه جستجو می‌کند؛ سه نوعی که در ادامه و از رهگذر تفسیر به هر یک از آنها در فصلی جداگانه می‌پردازد.

در فصل دوم با سؤالات و پاسخ‌هایی از این قبیل روبرو می‌شویم: چرا مردم آثار ادبی را می‌خوانند؟ برای کسب لذت، برای درک معنی یا توأمان برای کسب لذت و درک معنی. تفسیر چیست؟ فرایند بررسی جزئیات اثر ادبی به منظور درک معنی، جزئیاتی که اثرآفرین در قالب تمهیدات ادبی بیان می‌کند. چگونه اثر ادبی را تفسیر کنیم؟ از طریق دریافت مستقیم واقعیت‌ها، برقراری ارتباط با اثر، طرح فرضیاتی به هنگام خواندن اثر و هم‌زمان نوشتن دربارۀ آن و توجه به تفسیرهای دیگران و تحلیل آثار ادبی. با طرح این سؤالات و پاسخ به آنها، گریفیث تلاش می‌کند تا فرایند تفسیر و اهمیت آن را در شناخت هرچه بیشتر آثار ادبی بازنماید.

در فصل‌های سوم تا پنجم، گریفیث به تمهیداتی اشاره می‌کند که معرف این نوع‌های ادبی (داستان، شعر و نمایشنامه) هستند و در تفسیر آنها باید مدنظر قرار گیرند. در تفسیر داستان از تمهیداتی همچون درون‌مایه‌، زاویۀ دید، لحن، طرح، شخصیت‌پردازی، صحنه، طنز، نمادپردازی و .... نام برده می‌شود؛ در تفسیر شعر از تمهیداتی چون معنا در شعر، طرز بیان، بازی با واژه‌ها، نحو، عناصر داستانی، روایتگر، صور خیال، صنایع بدیعی، نمادپردازی، عناصر موسیقایی، ساختار، قالب‌ها و ویژگی‌های تصویری سخن گفته می‌شود. در تفسیر نمایشنامه از تمهیداتی چون اجرا و خواندن نمایشنامه، طرح و داستان، گفتگو، انتظارات تماشاگران، تقسیمات ساختاری، شخصیت‌پردازی، صحنه، درون‌مایه، طنز و نوع‌های فرعی گفتگو شده است.

در فصل پایانی کتاب، گریفیث در سیری تاریخی به معرفی رویکردهایی پرداخته که در آنها به صورت نظام‌مند به تفسیر و یافتن معنی در آثار ادبی پرداخته می‌شود. او در روند شکل‌گیری این رویکردها محدوده‌های اثرآفرین، اثر، خواننده و واقعیت را باز‌می‌شناسد و معتقد است که برای تفسیر شاید توجه به همۀ این محدوده‌ها لازم باشد. ممکن است در تفسیری تنها بر اثر تمرکز شود؛ اما نیم‌نگاهی نیز به اثرآفرین و مفاهیم ضمنی مربوط به واقعیت انداخته شود. در رویکردهای نظری تقریباً همواره به بیش از یک محدوده توجه می‌شود؛ اما تمایل شخصی به یکی از این محدوده‌ها در آنها قابل تشخیص است. گریفیث در محدودۀ اثر به معرفی چهار رویکرد نقد نو، ساختارگرایی، ساختارشکنی و نقد کهن‌الگویی می‌پردازد؛ در محدودۀ اثرآفرین به معرفی دو رویکرد نقد تاریخی و زندگی‌نامه‌ای و نقد نوتاریخ‌گرایی؛ در محدودۀ خواننده به معرفی رویکرد نقد دریافت خواننده؛ و در محدودۀ واقعیت به معرفی سه رویکرد نقد مارکسیستی، نقد روان‌شناختی و نقد فمینیستی و جنسیتی.

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...